شعر معاصر

  • ۰
  • ۰

بگو چکار کنم؟

 

با فلفلی که طعم فراق می دهد

با دردی که فصل را نمی شناسد

با خونی که بند نمی آید

 

بگو چکار کنم؟

وقتی شادی به دم بادبادکی بند است

و غم چو سنگی

                 مرا در سراشیب یک دره دنبال می کند

دلم شاخه شاتوتی

که باد

            خونش را به در و دیوار پاشیده است

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی