*شکوفه
هوا، عاشقانه بهاریست
درختان شکوفه میخوانند
و زمین که از سیاهی آکنده است
فریاد میکشد
بهار آمد ... بهار آمد...!
-صورتیتر از...، ارمغان ارسطو،1399
*شکوفه
هوا، عاشقانه بهاریست
درختان شکوفه میخوانند
و زمین که از سیاهی آکنده است
فریاد میکشد
بهار آمد ... بهار آمد...!
-صورتیتر از...، ارمغان ارسطو،1399
تلخی بی تو بودن
تنها، -تنهایی- نیست
چیزی درست به اندازه تو
به وزن تو
و به زیبایی تو
بر من سنگینی میکند
به گمانم این نیستی
تا وقتی که هستم
باقی خواهد ماند
و من به همین هم قانعم!
منبع:
عزیزی، جمشید (۱۳۹۹). صورتیتر از... ارمغان ارسطو. شابک ۹۷۸-۶۲۲-۹۶۱۱۴۴-۹.
چشمانت آرامبخش است
به آنها که فکر میکنم
خوابم میگیرد
انگار شب
از چشمان تو
الهام گرفته است
صحرا صحرا تشنگی
با آبی که بدرقه ام کردی
رفع شدنی نبود
و راه
مسیری بود
برای نرسیدن
از مجموعه شعر "صورتیتر از..."
کنار پنجره پاییز
باد می خواند
درخت می رقصد
درست وقتی که
من و آسمان دلتنگیم
از مجموعه شعر "صورتیتر از..."