شعر معاصر

  • ۰
  • ۰

دو شعر از آرزو نوری

 

مرا «دنیا» صدا کن!
در من
هزار تولد ناتمام است
بی شمار
راه نرفته ...


.....

 

وسط کوچه
زیر درخت انجیر ایستاده‌ام
با عاشقانه هایی
که به هیچ کجا قد نمی‌دهد
نفرین می‌کنم خودم را
که زیبایی‌ات را
با مهربانی
اشتباه گرفتم
سرزنش می‌کنم قلب‌ام را
که می‌ پنداشت
راهی به تو دارد

 

  • ۰۳/۰۲/۰۴
  • علی اکبری

شعری از آرزو نوری

نظرات (۱)

  • عطاملک | قرارگاه سایبری
  • سلام

    از شما دعوت می کنم برای انتشار سریع و ساده اشعار و یادداشت هایتان از شبکه اجتماعی ویترین استفاده کنید

    + اکنون نام کاربریتان ازاد و قابل ثبت است

    با سپاس

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی